اختلال واجشناختی و آواشناختی (۲)

طبق مدل توانبخشی کراکر(1969)در زمینه ی رشد و آوایی کودک، تولید آواها دو مرحله دارد:

1-مرحله ی اولیه تولید آواها:کودک در تمیز و تولید مختصه های اصلی زبان مادری خویش  یعنی مختصه هایی که که برای شناسایی و تمیز گروه های اصلی واج ها و صدا ها ضروری اند مهارت پیدا می کند و یاد می گیرد که این مختصه ها را با یکد یگر ترکیب کند و گروه های اصلی مختصه ها را تولید نماید.

2-پس از مرحله ی اول کودک در قواعدی که تولید واج ها ی اختصاصی تر را امکان پذیر می کند، تبحر می یابد. منظور از این قواعد ترکیب و باز سازی آن گروه های اصلی مختصه ها هستند. ادامه رشد و تکامل گفتار کودک در گرو کسب همین تبحر است.

طبق نظریه ی کراکر: تاخیر در روند تکامل گفتار کودک در یکی از دو مرحله ی ذیل می باشد:

1-عدم موفقیت کودک در ترکیب نمودن مختصه ها و تبدیل آنها به گروه مختصه ها.

2-اشکال در یاد گیری قواعد ترکیب و باز سازی گروه های مختصه ها که نتیجه ی آن بروز اختلال در تولید واجهای متکامل تر است که نیازمند ترکیب های پیچیده و دشوار مختصه هاست.

طبق نظریه ی مک رینولدز و هیوستون: خطا ها ی تولیدی در نتیجه ی نبودن یک مختصه در مخزن حافظه کودک و یا در نتیجه ی بکار گیری غلط یک مختصه یعنی تخلف در قواعد مربوط به کار گیری صحیح آن مختصه به وجود می آید. مهارت در تولید، مستلزم رشد و تکامل هم جنبه ی آواشناختی  و حرکتی پدیده ی تولید وهم جنبه ی واجشناختی  و ادراکی آن است. تکامل واجشناختی و آواشناختی به هم مرتبط هستند و اثر تسهیلی بر یکدیگر دارند. یعنی دو جنبه ی مختلف از یک دستگاه واحد هستند. در مسیر رشد تکامل تولید گفتار در کودک دو جنبه ی آواشناختی و واجشناختی همراه و همزمان با یکدیگر و به طور پا به پا و موازی رشد و تکامل می یابند و احتمالا تکامل آواشناختی و تجربیات آوایی کودک باعث تسهیل رشد و تکامل در جنبه ی واجشناختی وی نیز می شود. برای مثال کودک با تکیه بر تجربیات آواشناختی و درک اختلافات بین دو صدای /س/ و/ش/ از لحاظ جایگاه تولید به درک کامل این دو صدا (تمیز این دو صدا) دست می یابد.

احتمالا رشد و تکامل واجشناختی و آواشناختی تا حدود سن 5 الی 6 سالگی به پیش می روند و بعد از آن کودک احتمالا به مقداری آموزش آواشناختی دیگر نیز برای تبحر در روند های تولیدی – حرکتی پیچیده و ضروری برای تولید برخی همخوان ها نظیر خوشه همخوانی نیاز دارد.

نظریه ی جا کوسبون: تکامل آوایی کودک به صورت فرا گیری صدا ها بر مبنای گروه های آوایی مختلف است، یعنی کودک اول صدا هایی را فرا می گیرد که با هم تمایز بیشتری دارند،یعنی بیشتر از هر دو صدایی با هم اختلاف دارند و از یکدیگر قابل تشخیص هستند.

نظریه ی پولاک و ریس: خطا های تولیدی یا به دلیل وجود اشکال در توانایی حرکتی،محصول نقایص فیزیولوژیک یا ساختمانی است که اینها خطا های آواشناختی هستند و یا کودک نتوانسته قواعد حاکم بر مختصه ها را فرا گیرد یعنی خطاهای واجشناختی.

 

بررسی اختلالات تولیدی واج شناختی و آواشناختی (1)

رشد و تکامل دو جنبه دارد:
۱-دارا بودن مجرای گفتار سالم ودستگاه حسی حرکتی کارآمد برای کسب تبحر ومهارت در حرکات پیچیده و ظریف این جنبه از رشد را رشد آوایی می نامند. در صورت وجود هر گونه آسیب ساختمانی در اندامهای گفتاری اعم از:1-شکاف لب و کام 2-فقدان دندان های سانترال و لترال 3-ویا کوتاهی بند زیر زبان موجب خطا هایی در تولید می شود
به این گونه خطاها، خطاهای آواشناختی گویند. ویژگی این افراد این است که به اختلالی تولیدی خود آگاهند.
2-درک انتزاعی از دستگاه آوایی: به معنی ایجاد یک تصویر ذهنی از مختصات ممیزه در مغز فرد و فراگیری قواعد حاکم بر زبان برای ترکیب این مختصه ها. این جنبه از رشد را رشد واجی می نامند. به عبارت دیگر جنبه ی واجی گفتار، جنبه ی ادراکی گفتار است، کودک لزوما باید درک و فهم صحیحی از دستگاه آوایی زبان داشته باشد و بر اساس قوه ی ادراک و تمیز،مخزنی از مختصات ممیزه در حافظه ی خویش ترتیب دهد. و به کمک این مخزن واج های مختلف موجود در دستگاه آوایی زبان مادری خویش را به طور معنی داری از هم باز شناسد.پس کودک در روند رشد و تکامل خویش در می یابد که در زبان مورد تکلم اطراف وی مجموعه ی محدودی از مختصه ها وجود دارد واین مختصه ها با یکدیگر متفاوت هستند و از یکدیگر قابل تشخیص هستند وقوانین معینی و محدودی بر ترکیب آنها حاکم است و رفته رفته این قوانین را کشف می کند.تاخیر یا اشکال در جنبه ی واجی، منجر به اختلال تولیدی با مبنای واجی می شود. کودک یا تعدادی از مختصه ها را در ذهنش ندارد یا کاربرد صحیح استفاده از آنها را فرا نگرفته است. پس هر اختلال تولیدی با زیر بنای واجی، باز تابی است از نقص در اطلاعات و آگاهی های زیر بنایی و پایه ای که کودک باید بداند.

آشنایی با رشته ی گفتاردرمانی

 گفتاردرمانی چیست ؟
گفتاردرمانی یکی از رشته های پیراپزشکی است که به بررسی، ارزیابی ،تشخیص ودرمان اختلالات گفتاروزبان می پردازد.

 زبان یعنی وسیله برقراری ارتباط .بااین تعریف ساده هرگونه افکار، عقاید واحساسات که به شکل نمادین عرضه شود ، مانند گفتار ، نوشتار، ایماء واشاره، علائم راهنمایی ورانندگی، نقاشی و... جزئی از زبان هستند .

گفتار شکلی از زبان است که برای انتقال افکار واحساسات از صداها وکلمات با نظم وقاعده مشخص استفاده می شود .

مراحل رشد گفتار وزبان

1- گریه اولین صدایی است که نوزاد تولید می کند وابتدایی ترین فرایند آواسازی است و یک عمل رفلکسی وغیر ارادی است ودارای ارزش تشخیصی است . گریه ناله مانند نشانه نارس بودن ، گریه خرخر مانند نشانه انسدادحنجره ، گریه خشن وگرفته نشانه عقب  ماندگی ذهنی ، گریه سفالیک ( زبر گرفته وبلند ) نشانه ازدیاد فشار داخل جمجمه می باشد .

2- (مرحله قان وقون یا بازی باصدا bablling& lalling ) درگریه فقط تارهای صوتی ومکانیسم تنفسی درگیر است ولی درقانوقون علاوه برموارد فوق لبها وزبان نیز بکار گرفته می شوند

این مرحله نیز دارای ارزش تشخیصی می باشد .اگر نوزادی در عضلات حلق وتارهای صوتی اختلال داشته باشد به این مرحله رانخواهد داشت.

3- (مرحله تقلید Echo Speech ) بعد از 2ماهگی کودک شروع به تقلید صداهایی می کند که می شنود واغلب بدون هدف وبی معنی است کودک نه فقط به خاطر لذت از حرکات لبها وزبان بلکه بدلیل اینکه از شنیدن صدای خویش لذت می برد صدا یا هجایی را تولید وچندین بار تکرار می کند.

ارزش تشخیصی این مرحله در کودکان ناشنوا دارای اهمیت زیادی است . از آنجایی که کودک ناشنوا فاقد محرک برگشتی می باشند ( فید بک شنیداری ) کمتر قان وقون می کند وسرانجام کاملا" متوقف می شود.

4- مرحله بیان کلمات معنی دار . در حدود 12 ماهگی اولین کلمات قابل فهم وبا معنی از زبان کودک شنیده می شود که معمولا" نام اشیاء واشخاص است . البته تعداد کلماتیکه کودک درک می کند خیلی بیشتر از کلماتی است که بیان می کند .

5-  (مرحله جمله سازی  Word combination) از حدود 2 سالگی شروع می شود وکودک با ترکیب کلمات جمله می سازد وبا افزایش سن جملات کودک متنوع تر وطولانی تر می شود

6-(مرحله گفتار محاوره vocabular) دامنه لغات در 4 سالگی به حدی می رسد که کودک قادر است یک داستان کوتاه را بیان کند .

7- READINمرحله خواندن ( READING  ) در حدود 6سالگی مرحله خواندن وسپس مرحله نوشتن ومحاسبه کردن شروع می شود .

عوامل موثر بررشد طبیعی گفتار وزبان

1-    جنسیت : سن شروع وسرعت تکامل گفتار در دختران زود تر از پسران است وگفتار شان نیز

مفهوم تر است .اما پسرا در مراحل بعدی آن راجبران می کنند .

2-   هوش : رشد گفتار وزبان در ارتباط مستقیم با توانمدیهای ذهنی فرد است .

3-   رشد فیزیکی : تاخیر در نشستن ، راه رفتن ، مشکلات بینایی وشنوایی سبب می شود تا فرد شناخت کمتری واطلاعات ناقص تری از محیط بدست آورد.

4-  وضعیت اجتماعی ، اقتصادی خانواده : مشکلات خانوادگی در این زمینه باعث می شود که والدین فرصت وامکانات کمتری برای توجه به گفتار وزبان کودک داشته باشند .شاغل بودن مادر نیز تاحدودی تاثیر منفی میگذارد.

5-   جو عاطفی خانواده : مراقبت بیش از حد والدین به همان اندازه مضر است که بی توجهی وترد کودک .

6-   تحریک کلامی : به همان اندازه اهمیت دارد که مسائل بهداشتی ، تغذیه ومحبت مورد تاکید است .

7-  دو زبانگی : این مشکل زمانی بیشتر نمود پیدامی کند که کودک وارد مدرسه یا محیطی می شود که زبانی غیر از زبان مادری استفاده می شود . وکودک مجبور است کلماتی را یاد بگیرد که تا بحال نشنیده ومعانی آن را نمی داند.

8-  دوقلوویا چند قلویی : کودکان دوقلو بدلیل نزدیک بودن به هم وداشتن یک وسیله ارتباطی مخصوص بین خود اغلب از همدیگر تقلید نموده واین در رشد گفتار وزبان آنها تاثیر منفی می گذارد .